اطلاعیه جدید و مهم بنزینی | خبر مهم از ذخیره بنزین در کارتهای هوشمند سوخت
سهمیه واریزی ماهانه خودروهای شخصی و موتورسیکلتها، در صورت استفاده نکردن، حداکثر تا ۶ ماه در کارتهای هوشمند سوخت قابل ذخیره خواهد بود.
شارژ سهمیه بنزین کلیه خودروهای بنزین سوز طبق روال ماه های گذشته بدون هیچ تغییری بامداد یک شنبه یکم تیر ماه در کارتهای هوشمند سوخت شخصی شارژ شد.
۶۰ لیتر سهمیه بنزین تیرماه، چهارمین سهمیه ۱۴۰۴ به کارتهای هوشمند سوخت شخصی واریز شده است، همچنین سهمیه سوخت خودروهای عمومی و خدماتی مطابق جدول سهمیه طرح مدیریت مصرف سوخت شارژ شده است.
رضانواز - سخنگوی صنف جایگاهداران - کشور نیز از ثبت رکوردهای بیسابقه در تأمین سوخت کشور خبر داد و افزود: در روزهای اخیر، نهتنها در حوزه مصرف، بلکه در سایر بخشهای مرتبط با سوخترسانی نیز رکوردهای متعددی ثبت شده که آمار دقیق آن در زمان مناسب از سوی مسئولان اعلام خواهد شد.
گفتنی است، سهمیهبندی بنزین براساس مصوبه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران سه قوه از ساعت صفر روز جمعه، ۲۴ آبان ۱۳۹۸، برای همه وسایل نقلیه بنزینسوز آغاز شد.
سقف ذخیره سهمیه بنزین کارتهای هوشمند سوخت برای مالکان خودروهای شخصی و موتورسیکلتها هماکنون ۶ ماه است، بنابراین سهمیه واریزی ماهانه خودروهای شخصی و موتورسیکلتها، در صورت استفاده نکردن، حداکثر تا ۶ ماه در کارتهای هوشمند سوخت قابل ذخیره خواهد بود.
در پی وقوع جنگ بین ایران و رژیم صهیونیستی، وزارت نفت و شرکت ملی فرآوردههای نفتی اقدام به کاهش سهمیه سوخت خودروهای شخصی کردند.
در پی وقوع جنگ بین ایران و رژیم صهیونیستی، بخش انرژی ایران به عنوان شریان حیاتی اقتصادی و امنیتی کشور با چالش هجوم مردم به پمپ بنزین مواجه شد؛ اتفاقی که به خصوص در روزهای اولیه و پس از تهدیدهای رژیم صهیونیستی برای تخلیه تهران، باعث تشکیل صفهای طولانی مقابل پمپبنزینهای پایتخت و شهرهای بزرگ شد. وزارت نفت و شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در پاسخ به این بحران، اقدام به کاهش سهمیه سوخت خودروهای شخصی کردند؛ اقدامی که اگرچه باعث کاهش التهاب شد اما در روزهای بعد مشکلاتی برای رانندگانی که قصد سفر به مسیرهای دورتر داشتند، ایجاد کرد.
کاهش سهمیه بنزین از ۶۰لیتر به ۲۰لیتر در هر نوبت سوختگیری، با هدف مدیریت منابع، توزیع عادلانه سوخت، کاهش ترافیک در پمپبنزینها و کنترل تقاضای ناگهانی در روزهای آغازین بحران اعمال شد، البته در روزهای بعد این سهمیه به ۲۵لیتر افزایش یافت اما به گفته کارشناسان این تصمیم مسکنوار عمل کرد و در روزهای بعد باعث نارضایتی مردم شد.
هرچند براساس اعلام شرکت ملی پخش، این تصمیم در راستای «افزایش تابآوری شبکه توزیع» و «پیشگیری از هجوم روانی مردم به پمپبنزینها» اتخاذ شده است اما در عمل، این اقدام منجر به اختلال در سامانههای هوشمند سوخت و سردرگمی میان مردم شد. طبق مشاهدات میدانی، در بسیاری از نقاط کشور رانندگانی که مسافتهای طولانی در پیش داشتند، ناچار بودند چندین مرتبه در هفته برای دریافت بنزین مراجعه کنند و از آنجا که محدودیت زمانی در سوختگیری اعمال شده بود، در بسیاری از جایگاهها هم جایگاهداران از ارائه کارت آزاد جایگاه خودداری کرده و همین عامل باعث سردرگمی مردم شده است.
حسن مرادی، کارشناس انرژی در واکنش به این سیاست شرکت پالایش و پخش میگوید: «کاهش سهمیه در شرایطی که زیرساخت توزیع با مشکل روبهرو است، نتیجهای جز آشفتگی ندارد. اگر بنزین در باک خودروها باشد، امنیت روانی مردم تامین میشود و از ایجاد فشار ناگهانی بر سامانه توزیع جلوگیری میشود.»
براساس آمارهای رسمی، ظرفیت پالایش کشور بیش از ۱۱۰میلیون لیتر در روز است، در حالی که مصرف روزانه حتی در شرایط بحرانی نیز از ۹۰میلیون لیتر تجاوز نکرده است. به عبارتی، تولید بنزین مشکلی ندارد اما آنچه در بحران جنگ اهمیت مییابد، توزیع، ذخیرهسازی و روانسازی شبکه تامین سوخت است.
آنطور به نظر میرسد که دغدغه اصلی وزارت نفت در دوره جنگ تحمیلی، نه کمبود بنزین، بلکه محافظت از ذخایر استراتژیک بنزین کشور به دلیل احتمال آسیبپذیری زیرساختهای لجستیکی، حملونقل و حتی حملات سایبری به سامانههای هوشمند سوخت بوده است.
با این وجود کارشناسان حوزه انرژی معتقدند تصمیمات امنیتی در حوزه سوخت باید با هماهنگی بینبخشی میان وزارت کشور، وزارت نفت، نیروهای مسلح و ستاد مدیریت بحران اتخاذ شود. به گفته کارشناسان انرژی، «کاهش سهمیه بدون اطلاعرسانی شفاف و آموزش عمومی، باعث افزایش بیاعتمادی و بروز احتکار خانگی سوخت شد که خود خطرات بیشتری به همراه دارد».
از دیدگاه اجتماعی، در شرایطی که مردم تحت فشار روانی ناشی از جنگ هستند، هرگونه محدودیت ناگهانی میتواند باعث هراس عمومی شود؛ مشابه آنچه در بحرانهای پیشین در توزیع دارو یا کالاهای اساسی رخ داد.
حسن مرادی، کارشناس انرژی و نماینده پیشین مجلس، با انتقاد شدید از طرح کاهش سوختگیری را اقدامی اشتباه و فاقد مبنای علمی و عامل بروز بحران میداند. او در گفتوگو با «جهانصنعت» میگوید: تصمیم پخش و پالایش برای کاهش مقدار قابل دریافت بنزین در هر بار سوختگیری (به ۲۰لیتر) بدون هیچ منطق فنی یا محاسباتی اتخاذ شده و باعث ایجاد صفهای طولانی، سردرگمی مردم، اتلاف وقت و فشار مضاعف بر اپراتورهای جایگاهها شده است. به گفته وی، «تفاوت زمانی در دریافت ۲۰لیتر با ۴۰لیتر بنزین شاید کمتر از یک دقیقه باشد اما این سیاست مردم را وادار میکند در صفهای جداگانه وقت بگذرانند».
او با اشاره به اینکه این تصمیم میتواند در زمانهای بحران همچون جنگ یا ناآرامی، تبعات جدی داشته باشد، افزود: «اگر بنزین در باک مردم باشد، امنیت روانی بیشتری ایجاد میشود و مدیریت مصرف بهتر خواهد بود تا اینکه در تانکرها باقی بماند.»
مرادی همچنین از عملکرد ضعیف وزارت نفت در مدیریت بحران و سهمیهبندی انتقاد کرد و گفت: «این تصمیم نهتنها علمی نبود، بلکه با مشکلات فنی مثل خرابی نازلها و اختلال در سیستمهای سوختگیری، اوضاع را بدتر کرد.»
وی خاطرنشان کرد: جامعه ایران هنوز فرهنگ رفتاری مناسب در بحرانها ندارد و این موضوع به گسترش «پنیک» در جامعه دامن زده است. او با اشاره به تجربه کشورهای شرقی مانند چین و ژاپن گفت: «در آن کشورها مردم در بحرانها صبوری میکنند اما ما هنوز تربیت اجتماعی لازم را نداریم.»
مرادی از دولت خواست با سودجویانی که از بحران اخیر سوءاستفاده کردهاند برخورد جدی کند.
او گفت: در برخی موارد تقاضای یک میلیون تومان برای جابهجاییهای چند کیلومتری شده یا برخی اقلام اساسی گران شدهاند.
مرادی همچنین خواستار اصلاح فوری این سیاست شد و گفت: «امیدوارم وزارت نفت از این اشتباه عبرت بگیرد و دیگر تصمیمهایی بدون مطالعه اتخاذ نکند.»
کارشناسان بر این باورند که برای مدیریت بهینه سوخت در شرایط جنگی و بحرانی همواره راهکارهای علمی و تجربهشدهای وجود دارد که دولت میتوانست از آنها بهره بگیرد. از جمله آموزشهای عمومی، به جای محدود کردن سهمیه، با اطلاعرسانی شفاف مردم را به نگهداری منطقی سوخت در خودروها تشویق کنند.
راهکار دیگر میتواند اولویتبندی مصرف سوخت برای مشاغل حیاتی باشد که به جای کاهش عمومی، میتوان مشاغل کلیدی مثل پزشکی، حملونقل دارو و خدمات عمومی را مستثنا کرد. از سویی، توزیع منطقهای و هدفمند در مناطقی که امنیت بیشتر دارند، میتواند میزان دسترسی به سوخت را افزایش داده و در مناطق پرخطر به صورت کنترلشده توزیع شود.
مساله مهمتر آموزش و فرهنگسازی برای مصرف بهینه است که عمدتا در اولویتهای آخر دولتها قرار میگیرد، این در حالی است که نقش رسانهها و صداوسیما در آرامسازی جامعه و آموزش رفتار مسوولانه در بحران حیاتی است.
هرچند نگرانیهای وزارت نفت و شرکت پالایش و پخش درباره حفظ امنیت و پایداری عرضه سوخت در زمان جنگ قابل درک است اما رویکرد کاهش یکباره سهمیه سوخت بدون آمادهسازی اجتماعی، بیش از آنکه مفید باشد، تبعات روانی، فنی و اجتماعی گستردهای در پی داشته است. اگرچه هدف مدیریت بحران بود اما نبود هماهنگی بین دستگاهها و ضعف در اطلاعرسانی موجب شد مردم بار دیگر با صفهای طولانی، نگرانی از کمبود و بیاعتمادی مواجه شوند.
کارشناسان پیشنهاد میکنند که دولت در مراحل بعدی، با استفاده از تجربیات بحرانهای پیشین، سیاستهای خود را براساس دادههای فنی، نظرات کارشناسی و مشارکت اجتماعی تنظیم کند تا اعتماد عمومی و امنیت ملی به طور همزمان حفظ شود.