چیستان روز | آن چیست که هم انسان دارد هم تخم مرغ هم جاده؟

آن چیست که هم انسان دارد، هم تخم‌مرغ، هم جاده؟

امروز در میان هیاهوی کار و زندگی، گاهی یک چیستان ساده می‌تواند ذهنمان را از شلوغی‌ها جدا کند و لحظه‌ای فرصتی برای اندیشیدن فراهم سازد. چیستان‌ها از گذشته‌های دور در فرهنگ ایرانی جایگاه ویژه‌ای داشته‌اند؛ ترکیبی از هوش، تخیل و دقت در جزئیات زندگی روزمره. این چیستان نیز از همان دست پرسش‌هایی است که در نگاه نخست، ساده به نظر می‌رسد، اما در لایه‌های پنهانش معناهای عمیقی نهفته است.

وقتی به این معما فکر می‌کنیم، سه چیز در برابر چشمانمان نقش می‌بندد: انسان، تخم‌مرغ و جاده. سه پدیده کاملاً متفاوت که هر کدام جهانی مخصوص به خود دارند. انسان با تمام پیچیدگی‌های وجودی‌اش، تخم‌مرغ که نشانه آغاز زندگی است، و جاده که نماد حرکت و گذر زمان به شمار می‌آید. اما در میان این تفاوت‌ها، چه چیزی می‌تواند میانشان پیوندی پنهان بسازد؟

چیستان‌ها درست مانند شعر، راهی برای دیدن دنیا از زاویه‌ای تازه‌اند. آن‌ها ما را وادار می‌کنند تا ورای ظاهر پدیده‌ها بیندیشیم. شاید آنچه انسان و تخم‌مرغ و جاده را به هم پیوند می‌دهد، چیزی باشد که ما در زندگی روزمره آن را بدیهی می‌دانیم، اما بدون آن، هیچ‌کدام دوام نمی‌آورند.

در هر سه، نشانه‌ای از حفاظت و تداوم وجود دارد؛ گویی هرکدام به نوعی از درون خود پاسداری می‌کنند. انسان چیزی دارد که او را از خطرها در امان می‌دارد، تخم‌مرغ از جنینی ظریف نگهداری می‌کند، و جاده نیز لایه‌ای دارد که آن را از فرسایش زمان حفظ می‌نماید.

اگر کمی تأمل کنیم، درخواهیم یافت که این چیستان نه‌تنها یک بازی ذهنی، بلکه یادآور ارزش مراقبت است. مراقبت از خود، از زندگی، و از مسیرهایی که در آن گام برمی‌داریم. شاید پاسخ این پرسش، فراتر از یک واژه، نشانی از فلسفه‌ای کوچک در دل زندگی باشد؛ اینکه هر چیزی برای دوام آوردن، نیازمند مرزی میان درون و بیرون است.

پس بیایید امشب پیش از خواب، این چیستان را با دوستانمان در میان بگذاریم و ببینیم هرکس چه پاسخی برایش دارد. شاید در مسیر یافتن پاسخ، هر کدام از ما بخشی از درک عمیق‌تری از زندگی را نیز پیدا کنیم.

پاسخ چیستان روز

*

*

*

*

شانه