پژوهش جدید محققان؛داشتن شریک روانی سکوی پرتاب شما به سوی موفقیت است!

تحقیقات جدید نشان می‌دهد که رابطه با یک روان‌پریش همیشه برای شما بد نیست.

کدخبر : 36443
سایت سرگرمی روز :

به طور کلی، داشتن شریکی با میزان بالای روان‌پریشی چندان مطلوب نیست. به هر حال، اینها افرادی هستند که از شما به نفع خودشان استفاده می‌کنند، دروغ می‌گویند، خیانت می‌کنند و - بدتر از همه - هیچ پشیمانی نشان نمی‌دهند. شاید حتی نگران‌کننده‌تر این باشد که شریکی با این ویژگی‌ها احتمالاً رفتارهایی را از خود نشان می‌دهد که به سایر حوزه‌های زندگی شما نیز سرایت می‌کند. اگر با شریک دروغگو و بی‌عرضه خود درگیری ناراحت‌کننده‌ای داشته‌اید، چگونه می‌توانید احساس بدبختی را به روابط دیگر خود، و چه رسد به شغلتان، منتقل نکنید؟

ممکن است حتی شریکی نداشته باشید که از نظر روان‌پریشی رتبه بالایی داشته باشد، اما همچنان از خود بپرسید که شخصیت شریک زندگی‌تان چگونه می‌تواند بر توانایی شما برای بهترین عملکرد تأثیر بگذارد. چه چیزهایی از شریک زندگی‌تان یاد می‌گیرید که در جنبه‌های دیگر زندگی به شما کمک می‌کند؟ شاید شریک زندگی‌تان فوق‌العاده مهربان باشد (یا از نظر « سازگاری » رتبه بالایی داشته باشد) و شما یاد می‌گیرید که شاید شما هم باید با دیگران کمی مهربان‌تر باشید. این فرآیند می‌تواند در جهات مختلفی پیش برود؛ اگر خوش‌شانس باشید، مسیر شما در جهت مثبت پیش می‌رود.

نقش روان‌پریشی به عنوان یک عامل محرک روابط

طبق یک مطالعه جدید توسط آرون هیسی و همکارانش از دانشگاه ویکتوریا در ولینگتون (2025)، بودن در رابطه با شریکی که روان‌پریشی بالایی دارد، عموماً برای رابطه بسیار بد است. اما آیا ویژگی‌های جبران‌کننده‌ای وجود دارد؟ آیا چیزی می‌تواند وجود داشته باشد که به طور مثبت به زندگی شما منتقل شود؟

برای پاسخ به این سوال، مطرح کردن مفهوم سرریز شدن (spillover) مفید است، روشی که از طریق آن زندگی در خانه می‌تواند به طور مثبت به زندگی کاری "سرایت" کند. محققان استرالیایی پیشنهاد می‌کنند که سرریز شدن مشکلات در خانه (مثلاً با یک شریک روانی ) می‌تواند شما را در محل کار بدبخت‌تر کند و مشکلات رابطه‌تان را به عملکرد روزمره‌تان منتقل کند. اما شریک روانی همچنین ممکن است مهارت‌های ارزشمندی را به شما بیاموزد که می‌توانید برای پیشرفت خود در محل کار از آنها استفاده کنید.

بررسی نقش روان‌پریشی در سرایت بیماری

هیسی و همکارانش با استفاده از مدل وابستگی متقابل بازیگر-شریک (APIM) که اکنون به خوبی جا افتاده است، از یک مطالعه طولی روی نیوزیلندی‌هایی که همگی در روابط متعهدانه بلندمدت بودند و برخی از آنها تا ۵۳ سال دوام داشتند، بهره بردند. ۴۹۰ زوجی که آزمون Time 11 را تکمیل کردند، معیارهای رضایت از رابطه را به همراه رتبه‌بندی رضایت شغلی و اعتبار شغلی فعلی خود پر کردند.

معیارهای روان‌پریشی شامل مقیاس‌هایی بود که مؤلفه‌های آن یعنی «سلطه بی‌باکانه» ( رهبری جسورانه )، تکانشگری خودمحور و بی‌رحمی را ارزیابی می‌کردند. این ویژگی‌های ترسناک روان‌پریشی در واقع باید هم برای موفقیت در رابطه و هم برای شادی عمومی شریک زندگی، پیشگویی بدی باشند. اگرچه نویسندگان داده‌های مقطعی (یک‌باره) برای همه شرکت‌کنندگان در دسترس داشتند، اما سوال واقعاً جالبی که این مطالعه می‌توانست به آن بپردازد این بود که چگونه، در طول زمان، این عوامل روان‌پریشی به روش‌هایی عمل می‌کنند که بر شریک زندگی تأثیر می‌گذارند.

پس از بررسی تمام ارتباطات ممکن بین اثرات فردی و متقاطع شریک ۱ و شریک ۲، نویسندگان دریافتند که روان‌پریشی کلی در شریک با رضایت از رابطه در طول زمان مرتبط نیست. با این حال، تجزیه روان‌پریشی به اجزای آن، یک اثر جالب را نشان داد، یعنی اینکه تکانشگری خودمحور شریک ۱، رضایت از رابطه کمتر را در شریک ۲ در طول زمان پیش‌بینی کرد. این منطقی است. اگر زندگی با یک شریک خودخواه و تکانشی را تصور کنید، مطمئناً می‌تواند رابطه شما را در طول زمان از بین ببرد.

در مورد بخش سرایت منفی مدل، شواهدی نیز مبنی بر تأثیر روان‌پریشی بر موفقیت شریک زندگی وجود داشت، اما نه به شکلی که نویسندگان انتظار داشتند. افرادی که در روابط با شرکای بی‌احساس بودند، در واقع اعتبار شغلی بالاتری داشتند، نه پایین‌تر، که همان چیزی است که سرایت منفی پیش‌بینی می‌کند.

نویسندگان با بررسی بیشتر این یافته، خاطرنشان کردند که این سرایت مستقل از رضایت از رابطه رخ داده است. بنابراین، اینطور نیست که شما در رابطه‌تان با یک شریک سنگدل بدبخت‌تر باشید، بلکه شریک سنگدل شما می‌تواند درس‌های کوچک و محتاطانه‌ای به شما بدهد تا بتوانید از همکارانتان پیشی بگیرید.

بیایید در مورد معنای این موضوع فکر کنیم. شما می‌خواستید فرصتی را در محل کار به دست آورید که دیگران برای آن رقابت می‌کردند. به جای اینکه نگران جریحه‌دار کردن احساسات آنها در صورت پرخاشگری بیش از حد باشید، اکنون تصمیم می‌گیرید که با تمام سرعت به دنبال آن بروید. اینطور نیست که نارضایتی شما در خانه این رفتار را هدایت می‌کند؛ بلکه فقط یاد گرفته‌اید که بدون خجالت به دنبال چیزی بروید که می‌خواهید پیشرفت کنید. این دقیقاً یک درس باشکوه نیست، اما درسی است که از آن سود خواهید برد. علاوه بر این، وقتی به خانه می‌آیید تا موفقیت خود را به اشتراک بگذارید، شریک زندگی‌تان این پیروزی را جشن خواهد گرفت.

بنابراین، آیا داشتن یک شریک روان‌پریش مفید است یا مضر؟

اگر هدف شما پیشرفت است، واضح است که فردی که فاقد پشیمانی یا نگرانی برای دیگران است، می‌تواند شریک زندگی خوبی برای شما باشد. از سوی دیگر، مطالعه هیسی و همکارانش برخی از معایب مشخص را نیز آشکار کرد. شما با قرار گرفتن در معرض برخی از آن بی‌رحمی‌ها، هزینه آن درس‌های آموخته شده را نیز خواهید پرداخت. حتی بیشتر، همانطور که در اثرات تکانشگری خودمحور نشان داده شده است، ممکن است از شما خواسته شود که به خواست شریک زندگی خود تسلیم شوید، که احتمالاً برای شما هزینه‌ای خواهد داشت.

همچنین شایان ذکر است که یکی از جنبه‌های کلیدی مطالعه دانشگاه ویکتوریا، گنجاندن طیف سنی گسترده‌ای در نمونه بود. زوج‌هایی که دهه‌ها (تا پنج سال) با هم بودند، به نحوی یاد گرفته‌اند که با یکدیگر سازگار شوند. زوج‌های واقعاً ناراضی دیگر در درازمدت به عنوان زوج در کنار هم نخواهند بود. علاوه بر این، از آنجا که روان‌پریشی با گذشت زمان تمایل به تعدیل دارد، ممکن است تأثیر واقعی عواملی مانند بی‌رحمی و تکانشگری خودمحور دست کم گرفته شده باشد.

خلاصه اینکه ، وقتی به دنبال شروع یک رابطه طولانی مدت هستید، باید در مورد شریکی که اختلال روانی بالایی دارد احتیاط کنید. با این حال، ممکن است پیروی از یک یا دو نکته از کتاب راهنمای آنها مزایای ناخواسته‌ای داشته باشد.

ارسال نظر: