رقم جدید یارانه نقدی مشخص شد | خبر خوش از افزایش چشمگیر رقم یارانه نقدی
در هفتههای اخیر، سیاست دولت در حذف یارانه برخی دهکهای درآمدی با انتقادات گستردهای روبهرو شده است.
حذف یارانه سه میلیون نفر از دهکهای پردرآمد و وعده تقویت حمایت از اقشار کمدرآمد، بار دیگر بحث یارانههای نقدی را داغ کرده است. آلبرت بغزیان، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، معتقد است که یارانه ۳۰۰ هزار تومانی امروز، ارزش واقعی خود را از دست داده و برای جبران هزینههای زندگی در سال ۱۴۰۴، باید به هر نفر حدود ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان پرداخت شود. اما آیا این راهکار عملی است و دولت چگونه میتواند به توزیع عادلانه یارانهها دست یابد؟ در این گزارش، چالشهای سیاست یارانهای ایران و پیشنهادات اصلاحی را بررسی میکنیم.
در هفتههای اخیر، سیاست دولت در حذف یارانه برخی دهکهای درآمدی با انتقادات گستردهای روبهرو شده است. با این حال، مقامات دولتی وعده دادهاند که منابع صرفهجویی شده از حذف یارانه اقشار پردرآمد، برای تقویت حمایت از دهکهای کمدرآمد اختصاص یابد. هرچند این وعدهها در شرایط ادامهدار تورم و کسری بودجه، همچنان با ابهام همراه است، کارشناسان اقتصادی و فعالان کارگری تأکید دارند که منابع جدید باید به نفع حمایت از دهکهای پایین عملیاتی شود.
آلبرت بغزیان، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، درباره اهمیت هدفمند کردن یارانهها توضیح داد: «زمانی که یارانه نقدی برای اولین بار برقرار شد، دو سوال اساسی مطرح بود؛ نخست اینکه چه افرادی مشمول دریافت یارانه باشند و دوم اینکه به هر فرد مشمول چه میزان یارانه تعلق گیرد.» او افزود: «پاسخ دولت وقت، حذف این دو سوال بود؛ به همه اقشار، بهصورت یکسان و به شکل نقدی یارانه پرداخت شد، بدون اینکه معیار مشخص و منطقی برای تخصیص آن وجود داشته باشد.»
وی افزود: معمولاً در کشورهایی که میخواهند یارانه بسیار دقیق پرداخت شود و طرحهای هدفمندی به دقت به هدف اصابت کند، یارانه کالایی داده میشود و یا به صورت تخفیف روی برخی کالاها یارانه مینشیند. پرداخت یارانه به صورت پول نقد کمتر مرسوم است و البته به دقت به هدفهای خود اصابت نمیکند. برای مثال اگر در سال ۱۳۸۸ که بحث این طرح شروع شد، به سرپرست هر خانوار ماهانه ۱ کیلو گوشت به ازای هر نفر عضو داده میشد، امروز به خانوار ۴ نفره حداقل معادل ارزش ۳ میلیون تومان یارانه به صورت کالا پرداخت شده بود. به این ترتیب ارزش کالا یا پول پرداخت شده حفظ میشد.
این کارشناس اقتصاد کلان ادامه داد: این ایده که پول نقد داده شود تا فرد هر آنچه میخواهد خریداری کند، منجر به این شد که در نهایت وقتی ارزش پول پرداختی ۴۵ هزار تومان به حداقل رسید، یارانه افراد تبدیل به شارژ تلفن همراه، سیگار یا حتی مواد مخدر شد. شاید به زودی برای یارانه ۳۰۰ هزار تومانی نیز همین اتفاق بیفتد؛ کمتر افرادی با آن بتوانند مواد غذایی خریداری کنند. در چنین شرایطی، سه پرسش درباره یارانه (به چه کسانی، به چه میزان و به چه شکلی) اهمیت مضاعف مییابد.
بغزیان تصریح کرد: برای پاسخ به این پرسشهای اساسی این مطلب مطرح شد که باید موضوع بررسی علمی شود. در آن زمان که طرح در دولت نهم و دهم اجرا شد، زیرساختهای لازم از نظر دادههای آماری فراهم نبود و فناوریها بسیار ناقص بودند. الان این امکانات آماری و فناوری بسیار فراهمتر است و میتوان سیاستگذاری یارانهای بهتری داشت تا به اهداف دقیقتری از نظر اقتصادی و اجتماعی اصابت کند و با شیوه ساده قبلی تفاوت ایجاد شود. امروز بهتر میتوان تشخیص داد که چه کسی و به چه حدی مستحق است.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران اضافه کرد: این نگرش که یارانه حق هر ایرانی است و باید به هر فرد به صورت برابر داد و اگر کسی خواست خودش به دیگری داوطلبانه صدقه دهد، یک نگرش است. اما این نگرش دیگر مانند گذشته طرفدار ندارد. اینکه استحقاق افراد را چگونه شناسایی کنیم، فرمولها و روشهایی دارد که برخی از آنها زیر سوال است. این مبنا که فرد چقدر تراکنش دارد یا چقدر اجاره داده و چه خودرویی دارد، امروزه از جمله ملاکهای استحقاقسنجی یارانهای است. فرض میکنیم برخی انصراف داده و برخی شناسایی شدند. با این وجود اگر دهکهای ضعیف اول تا پنجم هم شناسایی شوند، این سوال پیش میآید که چه میزان باید به آنها داد.
وی خاطرنشان کرد: در گذشته این بحث مطرح بود که دولت در حال کاهش یارانه بنزین و آرد و آب و. . است و به همان میزان به افراد نقدی داده میشد. ۴۵ هزار تومان جبران آن هزینهها بود که در آن زمان ارزشی معادل ۱ میلیون و ۴۵۰ هزار تومان امروز داشت. در این شرایط باید گفت که یارانه دیگر ارزش گذشته را ندارد لذا آن توجیهی که با آن آزادسازی صورت گرفت و قیمتهای کالاهای مصرفی عمومی افزایش یافت، دیگر محلی از اعراب ندارد. ما باید شرطی میگذاشتیم و آن بالا نرفتن تورم بود. اگر تورم بر ارزش یارانه نقدی اثر کند، ناگزیر تورم فقرا بیشتر از تورم اغنیاست. ما با افزایش میزان یارانه نقدی به ۳۰۰ هزار تومان، نتوانستیم آن توجیه علمی و منطقی را برای یارانه ایجاد کنیم.
این اقتصاددان تاکید کرد: یارانه توان جبران افزایش هزینههای سوخت، نان و آب و برق و هر چیز یارانهای دیگری که امروزه گران شده است را ندارد. لذا جدال بر سر میزان یارانه پرداختی از نظر کارشناسی جدی است و باید به این پرسش پاسخ داد که عدد یارانه دریافتی برای دهک مستحق باید در چه حد باشد؟
بغزیان افزود: اگر بخواهیم با منطق اقتصادی سال ۱۳۸۹ که یارانه ۴۵ هزار تومانی داده میشد، برای دهکهای باقیمانده و حذف نشده یارانه برقرار کنیم، امروز باید به آنها حدوداً نفری ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان کالا یا پول پرداخت کنیم. اما باید دید که حذف یارانهها تا چه میزان به دهکها فشار وارد میکند. این لطیفه که در زمان دولت تدبیر و امید مطرح شد که «همان کسی که یارانه را ۴۵ هزار تومان نگهداشته باید مسئول نگهداشتن تورم شود» ناظر بر همین موضوع بود که اگر یارانه به صورت نقدی پرداخت شود، در شرایط عدم توان دولت برای کنترل تورم، مدام باید آن را افزایش داد. به همین دلیل تثبیت قیمتها و افزایش توان خرید خانوار، باید پیش از سیاستهای یارانهای در اولویت دولت باشد.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: ما باید تلاش کنیم افراد مشمول یارانه کمتر شده و افراد به سطحی از درآمد برسند که مانند تجربه کمیته امداد، به مرور از ذیل پوشش یارانهای خارج شوند. لذا علاوه بر اینکه دولت باید تلاش بکند تا هرسال یارانه را با نرخ تورم افزایش دهد، باید شرایط را به سمتی سوق داد که کسی نیازمند دریافت یارانه نقدی نباشد. اتفاقاً اگر برای دولت الزامی به نام ضرورت پرداخت یارانه به صورت کالا و جنس باشد، اراده آن برای کنترل قیمتها و تورم بیشتر خواهد شد. با حذف یارانه برخی دهکها و افزایش قیمتها، منابع لازم برای بالا بردن مبلغ یارانه دهکهای باقی مانده وجود دارد. به نظر من برای اکثریت افراد جامعه یارانه ۳۰۰ هزار تومانی کمکی نمیکند اما فقط یک حس خوب کاذب با واریز آن ایجاد میشود، این رقم باید برای فرودستان افزایش یابد.