5 موقعیت عادی که فقط درونگراها از آنها عذاب می کشند

آیا تا به حال در موقعیتی قرار گرفته اید که قرار گرفتن در کنار افراد زیاد یا سر و صدای زیاد به شما احساس طاقت فرسا می کند؟ اگر آشنا به نظر می رسد، ممکن است شما هم مثل من درونگرا باشید.

کدخبر : 14575
سایت سرگرمی روز :

درونگرا بودن با مجموعه تجربیات منحصر به فرد خود همراه است، به خصوص در موقعیت های اجتماعی که ممکن است در مقایسه با آنچه برونگراها ممکن است احساس کنند، چالش برانگیزتر یا ناخوشایندتر باشد.

چنین لحظاتی ممکن است کوچک به نظر برسند، اما برای افراد درونگرا، آنها بخشی از چشم انداز روزمره هستند. این به این معنا نیست که ما از معاشرت لذت نمی بریم، فقط این است که ما آن را متفاوت پردازش می کنیم. و از بسیاری جهات می تواند احساس ناخوشایندی داشته باشد.

در حین بررسی 5 موقعیت ناخوشایند که فقط درونگراها با آنها ارتباط برقرار می کنند، در کنار آن باشید. ممکن است متوجه شوید که سرتان را تکان می‌دهید و احساس می‌کنید به روشی ساده و طراوت‌آمیز درک می‌شوند.

1) صحبت های کوچک بی دلیل

برای اکثر مردم، صحبت های کوچک فقط یک راه ساده برای گذراندن زمان یا شروع یک مکالمه عمیق تر است. اما برای افراد درونگرا، این می تواند به طرز طاقت فرسایی ناخوشایند باشد.

به این فکر کنید: شما در دنیای کوچک خود کاملاً راضی هستید، شاید در حال خواندن کتاب هستید یا در افکار خود گم می شوید. و سپس یک نفر شروع به گفتگو با شما می کند. آب و هوا، اخبار، برنامه های آخر هفته آنها - همه چیز و همه چیز به جز سکوتی که از آن لذت می بردید.

در این لحظات ما درونگراها یخ می زنیم.

ما برای گفتن حرف درست تقلا می کنیم، در حالی که پنهانی آرزو می کنیم که بتوانیم به تنهایی آرام خود برگردیم.

صحبت های کوچک می تواند برای افراد درونگرا مانند یک کار طاقت فرسا باشد. این نیست که ما به دیگران اهمیت نمی دهیم؛ فقط این است که ما برای گفتگوهای عمیق تر و اساسی تر ارزش قائل هستیم.

2) تماس های تلفنی از طریق پیام های متنی

بیایید در مورد ترجیحات ارتباطی صحبت کنیم. افراد درونگرا بیشتر ارتباط نوشتاری را به کلامی ترجیح می دهند.

ما دوست داریم برای پردازش اطلاعات و فرموله کردن پاسخ هایمان وقت بگذاریم. پیام‌ها یا ایمیل‌ها به ما این امکان را می‌دهند که این کار را انجام دهیم. می‌توانیم روی کلماتمان فکر کنیم، آنها را ویرایش کنیم و وقتی آماده شدیم گزینه ارسال را فشار دهیم.

از سوی دیگر تماس های تلفنی پاسخ فوری را می طلبد. در حین مکالمه زنده هیچ دکمه بک اسپیس یا حذف وجود ندارد و این می تواند برای ما بسیار دلهره آور باشد.

به‌علاوه، چیزی به‌طور منحصربه‌فرد نگران‌کننده‌ای وجود دارد که تلفن زنگ می‌خورد و خلوت آرام ما را به هم می‌زند.

بنابراین دفعه بعد که یک درونگرا را در هنگام تماس دریافتی می‌بینید که به هم می‌ریزد، به یاد داشته باشید که موضوع ضد اجتماعی بودن نیست. طبیعت ما این است که شیوه تعامل متفکرانه تری را ترجیح دهیم.

3) رویدادهای شبکه

رویدادهای شبکه بخشی ضروری بسیاری از زندگی حرفه ای هستند. آنها با بهترین نیت ایجاد شده اند: برای ملاقات با افراد جدید، تبادل نظر و ایجاد روابط.

اما برای افراد درونگرا، ممکن است این احساس به عنوان یک کابوس به واقعیت تبدیل شود.

تصور کنید وارد اتاقی پر از غریبه‌ها می‌شوید که همه با اشتیاق در حال صحبت کردن هستند. فشار برای در هم آمیختن، گفت‌وگو کردن، و قرار دادن چهره‌ای اجتماعی می‌تواند برای ما که در تنهایی شارژ می‌کنیم، طاقت‌فرسا باشد.

این به این معنا نیست که ما نمی خواهیم ارتباط برقرار کنیم یا در بحث های تحریک کننده شرکت کنیم. فقط این است که ما تعاملات یک به یک یا گروه های کوچکتر را ترجیح می دهیم که واقعاً بتوانیم در سطح عمیق تری با هم ارتباط برقرار کرده و درگیر شویم.

بنابراین، دفعه بعد که یک رویداد شبکه ای برگزار می شود، برای همکاران درونگرا خود فکر کنید. ما ممکن است زندگی مهمانی نباشیم، اما مطمئناً می‌توانیم در محیط‌های صمیمی‌تر خودمان را حفظ کنیم!

4) بازدیدکنندگان غیر منتظره

شما در حال لذت بردن از یک شب آرام در خانه هستید، روی مبل با یک کتاب خوب یا برنامه مورد علاقه خود جمع شده اید. ناگهان زنگ در به صدا در می آید. بازدیدکنندگان غیرمنتظره وحشت ایجاد می شود.

برای ما درونگراها خانه ما پناهگاه ماست. اینجا جایی است که ما شارژ می کنیم و از شرکت خود لذت می بریم. هنگامی که شخصی بدون هشدار به آن فضا حمله می کند، ممکن است احساس کند که منطقه راحتی شخصی ما نقض شده است.

در ظاهر، ممکن است به نظر برسد که ما از همراهی لذت نمی بریم یا مهمان نواز نیستیم. اما در واقعیت، این فقط این است که ما دوست داریم از نظر ذهنی برای تعاملات اجتماعی آماده باشیم.

عنصر غافلگیر کننده بازدیدکنندگان غیرمنتظره می تواند ما را از تعادل خارج کند و باعث شود احساس ناخوشایندی کنیم.

بنابراین، دفعه بعد که قصد رفتن به محل یک درون گرا را دارید، کمی سربلندی می تواند کمک زیادی به اطمینان از استقبال گرم شما کند!

5) تفکر بیش از حد در تعاملات اجتماعی

در اینجا چیزی است که من اغلب با آن دست و پنجه نرم می کنم: بیش از حد فکر کردن به تعاملات اجتماعی. بعد از یک مهمانی، جلسه یا حتی یک مکالمه معمولی، متوجه می شوم که وقایع را در ذهنم تکرار می کنم. چیز عجیبی گفتم؟ آیا شوخی من خیلی ناجور بود؟ آیا من خیلی زیاد صحبت کردم یا خیلی کم؟

این تجزیه و تحلیل مداوم و حدس دوم می تواند خسته کننده باشد. این مانند یک ماراتن ذهنی است که پس از پایان رویداد اجتماعی آغاز می شود.

منبع: تحریریه سرگرمی روز
آیا این خبر مفید بود؟
ارسال نظر: