غزل شماره ۱۸۳ حافظ با تفسیر : دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

در ادامه متن کامل غزل شماره 183 دیوان حافظ را می خوانیم و سپس با معنی و تفسیر آن آشنا خواهیم شد.

غزل شماره ۱۸۳ حافظ با تفسیر : دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
کدخبر : 40084
سایت سرگرمی روز :

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند

باده از جام تجلی صفاتم دادند

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

آن شب قدر که این تازه براتم دادند

بعد از این روی من و آینه وصف جمال

که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند

من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب

مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند

هاتف آن روز به من مژده این دولت داد

که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد

اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند

همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود

که ز بند غم ایام نجاتم دادند

تفسیر غزل

در زندگی ات مشکلات بسیاری داشته ای و با تکیه بر توانایی ها و صد البته شکیبایی توانسته ای بر تک تک آن ها غلبه کنی.

به امید خدا روزهای سخت به پایان رسیده و روزهای خوشی در راه است. دل نگران حسادت بدخواهان نباش.

فراموش نکن پیروزی های تو علاوه بر استعدادهای خودت، نتیجه لطف خداوند و رابطه خوبی است که با او داری.

احتمالا زندگی ات دچار تغییراتی می شود، از این موارد آزرده خاطر نشو و خدا را شکر کن.

ارسال نظر: