هدیه ویژه به بازنشستگان ؛ خودرو صفر با نصف قیمت برای بازنشستگان و فرهنگیان بازنشسته
در شرایطی که قیمت خودرو هر روز از توان مالی بازنشستگان آموزش و پرورش فاصله میگیرد، طرح جدید صندوق ذخیره فرهنگیان فرصتی طلایی خلق کرده است؛ خرید خودروی صفر کیلومتر با پرداخت تنها نیمی از قیمت مصوب و بدون نیاز به مسدودسازی حساب بانکی.
این اقدام متفاوت و کمسابقه، میتواند نفس تازهای به زندگی اقتصادی هزاران فرهنگی بازنشسته ببخشد و دریچهای واقعی برای عبور از مشکلات معیشتیشان باز کند.
در بازاری که قیمت خودرو هر روز با واقعیت معیشت خانوارها فاصله بیشتری میگیرد و خرید یک خودروی داخلی به رویایی دوردست بدل شده، اعلام یک طرح حمایتی متفاوت از سوی صندوق ذخیره فرهنگیان، توجه افکار عمومی را به خود جلب کرده است؛ طرحی که به بازنشستگان آموزش و پرورش اجازه میدهد با پرداخت تنها نیمی از قیمت مصوب، صاحب خودروی صفر کیلومتر شوند، آن هم بدون الزام به مسدودسازی حساب بانکی.
گسترش نیوز نوشت: این امتیاز، در شرایطی که اغلب طرحهای فروش خودرو با شروط مالی سنگین همراهاند، معنایی فراتر از یک تسهیلات اقتصادی ساده پیدا میکند.این طرح در مرحله نخست، پنج هزار دستگاه خودرو را شامل میشود و هدف آن، حمایت مستقیم از فرهنگیانی است که پس از دههها خدمت آموزشی، اکنون با مستمریهایی محدود و هزینههای فزاینده زندگی دست و پنجه نرم میکنند.
یکی از وجوه تمایز این طرح، حذف الزام مسدودسازی حساب بانکی است؛ شرطی که در سالهای اخیر به یکی از فیلترهای اصلی حذف اقشار کمدرآمد از طرحهای فروش خودرو تبدیل شده بود. در بسیاری از طرح های فروش خودروسازان، متقاضیان ناچار بودند صدها میلیون تومان را برای مدتی نامعلوم در حسابهای بانکی بلوکه کنند؛ اقدامی که عملاً بازنشستگان و حقوقبگیران ثابت را از چرخه رقابت خارج میکرد.
صندوق ذخیره فرهنگیان با کنار گذاشتن این شرط، تلاش کرده مسیر دسترسی را هموارتر کند و اولویت را به نیاز واقعی بدهد، نه توان مالی لحظهای. اظهارات اخیر مسعود شکوهی، رئیس هیأتمدیره صندوق، مبنی بر آغاز رسمی مرحله نخست این طرح، نشان میدهد که سیاستگذار در این مورد خاص، به تجربههای ناکارآمد گذشته توجه کرده است. در بازاری که قیمت خودروهایی مانند کوییک به بالای ۸۰۰ میلیون تومان رسیده، پرداخت ۵۰ درصد این رقم برای یک بازنشسته، همچنان سنگین است، اما دستکم در مقایسه با وضعیت موجود، یک پنجره واقعی برای خرید باز میکند.
برای بسیاری از بازنشستگان آموزش و پرورش، خودرو نه نماد تجمل است و نه کالایی لوکس. در شهرهای کوچک و مناطق کمبرخوردار، خودرو اغلب تنها ابزار دسترسی به خدمات درمانی، خرید مایحتاج و حفظ ارتباطات اجتماعی محسوب میشود. افزایش مداوم هزینههای حملونقل عمومی و کرایهها، اهمیت خودروی شخصی را دوچندان کرده است.از این منظر، تخفیف ۵۰ درصدی تنها یک عدد نیست؛ بلکه عاملی است که میتواند بخشی از فشار روانی و مالی بازنشستگان را کاهش دهد.
توجه عملی به فرهنگیان بازنشسته، آن هم در قالب یک اقدام ملموس و قابل لمس، میتواند احساس دیدهشدن و قدردانی را در میان این قشر تقویت کند؛ احساسی که در سالهای اخیر، بهدلیل شکاف میان مطالبات معلمان و توان پاسخگویی نهادهای دولتی، تضعیف شده بود. چنین اقداماتی، اگر تداوم داشته باشند، ظرفیت بازسازی سرمایه اجتماعی را دارند.
با همه جذابیتها، این طرح از چالشها و ابهامها خالی نیست. نخستین مسئله، محدودیت ظرفیت است. پنج هزار خودرو در برابر جمعیت چندصدهزارنفری بازنشستگان آموزش و پرورش، رقمی ناچیز محسوب میشود و در صورت نبود برنامهای شفاف برای مراحل بعدی، میتواند به موج تازهای از نارضایتی منجر شود. مسئله دیگر، ابهام درباره نوع خودروها، سطح ایمنی، کیفیت ساخت و خدمات پس از فروش است؛ عواملی که تجربه طرحهای مشابه نشان داده، نقش تعیینکنندهای در رضایت نهایی دارند.
از سوی دیگر، پایداری مالی چنین طرحی نیز محل پرسش است. تداوم فروش خودرو با تخفیف ۵۰ درصدی، نیازمند منابع مشخص و مدیریتشده است و بدون شفافیت در این زمینه، خطر تبدیل شدن طرح به اقدامی مقطعی و تبلیغاتی وجود دارد. هرچند اعلام برنامههای مکمل مانند تورهای فرهنگی، استفاده از مراکز اقامتی و پروژههای مسکن بازنشستگان، از رویکردی جامعتر به رفاه فرهنگیان حکایت میکند، اما تجربه سالهای گذشته نشان داده که فاصله میان وعده و اجرا، سرنوشت طرحها را رقم میزند.
در مجموع، طرح واگذاری خودرو به بازنشستگان آموزش و پرورش، اگرچه همه مشکلات معیشتی این قشر را حل نمیکند، اما میتواند بهعنوان یک مداخله هدفمند، بخشی از فشارهای اقتصادی را کاهش دهد.